×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

جدیدترین ها

امروز : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Friday, 29 March , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
ردادی: دولت هاشمی به‌جای همکاری با نیروهای انقلاب کارش را با سکولارها پیش می‌برد

به گزارش تهران۲۴، روشنفکری دینی یکی از ضایعه‌های جدی در تاریخ معاصر کشور است. باوجود این که نسل‌های اولیه این قشر بعضی دستاوردهای اندیشه‌ای مناسبی را به ارمغان آوردند، اما نسل‌های بعدی نه تنها در برآوردن نیازی از دین موفق نبودند، بلکه با حمله به رویکرد حداکثری دین، آن را تضعیف کردند. 

در جدیدترین موضع‌گیری‌های این دو که درباره هم مطرح کرده‌اند، محسن کدیور طی ارائه مطالبی می‌گوید که سروش با انکار بنیادین بودن وحی، نبوت، قرآن و… به عنوان ستون‌های فکری اسلام، راه را به جایی می‌برد که اساساً باید گفت اسلام بنیاد و شالوده‌ای ندارد. کدیور بیان کرده که سروش، قرآن را حتی کلام‌الله نمی‌داند، بلکه آن رؤیای پیامبر می‌داند که عمل نوشتارش هم منتسب به حضرت رسول‌ نیست. در مقابل هم سروش و طرفدارانش، این نوع برخورد محسن کدیور را «تکفیر» خواندند و این انتسابات را موجه و صحیح ندانستند. آنچه از این نزاع برمی‌آید این است که روشنفکری دینی به بن‌بست و سرگشتگی رسیده که در ابتدایی‌ترین مسائل معرفت‌شناسی عاجز و ناتوان است.

با محسن ردادی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه درباره چرایی غلبه این رویکرد دینی گفت‌وگویی داشتیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید.

دغدغه امثال شریعتی و آوینی، حضور دین در اجتماع بود

 ردادی در ابتدا گفت: روشنفکری دینی در ابتدای کار خود، بصیرت‌افزایی‌ها و دستاوردهای خوبی را توانست به ارمغان بیاورد. روشنفکری دینی قبل از انقلاب که نمایندگان آن افرادی نظیر مرحوم بازرگان و مرحوم شریعتی بودند، با دغدغه حضور دین در سیاست و اجتماع، خواستار حیات اجتماعی مبتنی بر دین بودند. این قشر با رویکردهای عدالت‌طلبانه خود بسط نگرش‌های دینی در سیاست و جامعه را یکی از عوامل رشد عدالت و نفی استبداد و فساد می‌دانستند. به طور کلی این نسل از روشنفکران دینی با چنین نظری به دین و جامعه مدرن می‌نگریستند که مقوله دین حرف‌های بسیاری در عرصه سیاست و اجتماع برای گفتن دارد. این رویکرد کماکان پس از انقلاب هم ادامه داشت و توسط شخصیت‌هایی چون شهید مرتضی آوینی پیگیری می‌شد. البته دقت شود که نظرگاه و اندیشه‌های معرفتی آوینی و شریعتی تفاوت‌های بسیاری دارند اما در بحث حضور دین و حیات دینی در عرصه اجتماع دارای نقطه اشتراک هستند. آوینی این موضوع را فراتر از این برد و حتی دین و رویکرد دینی را وارد «هنر» هم کرد. 

آغاز انحراف

پژوهشگر تاریخ معاصر بیان کرد: اما وضعیت روشنفکری دینی در اوایل دهه ۷۰ و اواخر دهه۶۰ تغییر کرد. در این برهه از تاریخ با حداقلی کردن «فقه» دغدغه آن بود که دین حضورش را هرچه بیش‌تر در اجتماع کم کند، حتی «دین» عصری تعریف می‌شد. به عبارتی در نگرش روشنفکران نسل بعد از انقلاب، دین یک موضوع است که به شدت تحت تأثیر زمان است و باید همواره گزاره‌ها و احکامش را مبتنی بر زمان تفسیر کرد. عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری نمایندگان این عرصه از نگرش دینی بودند که برای دین اصالت قائل نبوده و آن را تابع محض زمان می‌دانستند. 

علامه مصباح و آوینی تنها در برابر روشنفکران سکولار ایستادند

وی افزود: در برابر این نگرش شخصیت‌هایی نظیر علامه محمدتقی مصباح یزدی و شهید آوینی برجسته‌ترین نفراتی بودند که سعی داشتند در برابر رویکرد حداقلی روشنفکری دینی قد علم کنند و در عرض آن به تقابل فکری با این طیف بپردازند، اما عدم حمایت‌های دولتی و رسانه‌ای از نیروهای فکری انقلاب اسلامی، همچنین انفعال حوزه علمیه به عنوان مرکز آموزش علوم دینی و از آن سو حمایت دانشگاه‌ها از روشنفکران و برخورداریشان از بعضی حمایت‌های دولتی و رسانه‌ای موجب شد تأثیر کلام و تلاش این قشر از افراد فکری و اندیشه‌ای ناکام بماند و جز تأثیرات معدودی ردّی به جا نماند. جالب است که غلبه روشنفکری سروش و دوستانش به حدی بود که توانست شخصیتی مثل مرحوم بازرگان را هم تحت تأثیر قرار دهد و آن را از مواضع قبل از انقلاب خود دور کند، پس ما درباره چنین هیمنه‌ اندیشه‌ای از سوی روشنفکران دینی داریم صحبت می‌کنیم.

حوض بی‌ماهی و هفت‌تیرکشی قورباغه

ردادی افزود: یکی از عوامل رشد و گسترش رویکرد روشنفکری دینی سکولار و جذابیت آن برای عموم مردم، نبود نیروی فکری جایگزین در طیف حزب‌الله است. ما حقیقتاً پس از مطهری، بهشتی، آوینی و افراد از این قبیل نیروی برجسته و دارای مقبولیت بالا در بین مردم نداشتیم. ضعف ما در فعالیت‌های فکری و اندیشه‌ای به خصوص در دوران پس از جنگ زمین بازی و نزاع را به سود سکولارها و روشنفکران خالی گذاشت و آنان با ارائه حرف‌ها و نظرات خود اوتوریته و نفوذ خود را هم در بین دانشگاهیان و قشر فرهیخته و هم در بین عموم مردم افزایش دادند. آنان با بازسازی و بازخوانی افکار و اندیشه‌های خود شخصیت‌های برجسته‌ای مثل بازرگان را هم به سمت خود کشیدند. 

وی در انتها بیان کرد: فارغ از این غفلتی که از سوی نیروهای انقلابی رخ داد، دولت پس از جنگ که موسوم است به سازندگی که به دست تکنوکرات‌ها اداره می‌شد ترجیح می‌داد به جای همکاری با نیروهای انقلابی و ارزشی کار خود را با سکولارها پیش ببرد و آنان را به عرصه بازی‌گری بکشاند، آنان حتی از اندیشه‌های روشنفکری دینی جدید از سوی سروش استقبال کردند. به طور مثال تحمل مرتضی آوینی برای دولت مرحوم هاشمی سخت بود، چرا که او با فعالیت‌هایش در سوره منتقد جدی سیاست‌های دولت شد. همچنین باید افزود نیروهای انقلابی در چنین اندیشه‌ای که «دیگر قدرت دست ماست» گویی در ایجاد نظریه به نوعی تنبلی و بی‌نیازی دچار شدند که همین موضوع تبدیل به یکی از ضعف‌های جدی ما شد. 

انتهای پیام/

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.