حاج قاسم نوشته است: «آنقدر وجودم مملو از نشاط جوانی بود که ترسی از چیزی نداشتم. حالا من یک « انقلابی دو آتیشه» شدیدتر از علی یزدانپناه بودم و بدون ترس احدی، بیمحابا حرف میزدم. سال 56 کمکم سروصداهایی از خارج کرمان به گوش میرسید. تقریبا همه از درگیریهای قم و تبریز آگاهی پیدا کرده بودند.»