به گزارش تهران۲۴، این روزها که مجموعه «مهمونی» از نماوا پخش و بریدههایی از آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، برخی کارشناسان حوزه فرهنگ نسبت به رواج بیاخلاقی در این مجموعه عروسکی و بدآموزی آن برای کودکان هشدار میدهند.
«محمدصادق دهنادی» دانشآموخته مدیریت رسانه یکی از این افراد است که در یادداشتی در صفحه شخصیاش با عنوان «ایرج طهماسب یا اصغر فرهادی؟ مسئله این است.» به این موضوع پرداخته. او البته تأکید کرده که با برخی از آیتمهای «مهمونی» حسابی خندیده است و هیچ مشکلی هم با شخص ایرج طهماسب و ساخته جدید او ندارد. همچنین موافق حضور بزرگان تلویزیون برای پا گرفتن اقتصاد غیردولتی رسانههاست و تقویت رسانههای غیردولتی توسط مشاهیری که با پول مردم معرفی شدهاند و ارتقا یافتهاند را مفید میداند.
بندهای دیگری از این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
ـ «مهمونی» در یک ریل درست، یک اثر اشتباهی برای ایرج طهماسب است. همین که یک کار نیمهعروسکی کارگردان کلاه قرمزی با اغماض ردهبندی سنی مثبت ۱۲ را دریافت کرده و بچه ۱۲ ساله شما هم از متلکها، فحشها و تداعی برخی مسائل صدها سوال دارد؛ میتوان گفت تیم سریال مهمونی برای جلب توجه بزرگترها که دست به جیب برای دیدن آن هستند، به سیم آخر زده است.
– فارغ از چند شخصیت که اصلاً نگرفته و بازیگران ناوارد و نچسب کار که بود و نبودشان یکی است، دنیای عروسکی «آقای مجری» سابق، بچه مهمونی یک کودک کار شارلاتان و بیادب که دوست داشتنی جلوه کرده، یک پشه پر از کنایات جنسی زناشویی، یک عروسک زشت در نقش دختر ترشیده (از به کار بردن این عبارت عذرخواهم)، دو عروسک موزیسین که با عنوان بی بند و بار هجو موسیقی پاپ و جوانان این عرصه هستند. اما عملا کل کار روی دوش همان فحاشی است که در فضای مجازی بازنشر میشود که مثلاً مخاطب به هوای او بیاید و لوس بازی قیمه و مگس را ببیند.
– استقبال قبیلهای و بیمنطق رسانهها از مهمانخانه طهماسب را از باب دلتنگی یا علاقه به حفظ او در زیستبوم رسانهای اگر حساب نکنیم، باید مجدد تاکید کنیم که برای بخشی از کنشگران مدعی کشور، مفاهیم بازیچهای برای زدن حریف است و الا چطور میتوان به استادیوم نرفتن زنان حساس بود ولی به تصاویر زشت و زنندهای که از زن و دختر در این سریال نشان داده شده است، واکنش نداد.
در جامعهای که بیش از ۳ میلیون دختر در معرض تجرد قطعی قرار دارند؛ تولید کاراکتر دختری با این ظاهر نازیبا که شوهر نیافته و لهله میزند برای یافتن خواستگار و تأیید شدن آن سریال به عشق فرد یا از لج یک بخش، توسط جناح روشنفکر مدعی دفاع از حقوق زنان چیزی جز نمایش یک جامعه نخبگانی پر از پفیوز اجتماعی (به معنای دقیق کلمه) نیست.
– تفاوت اصغر فرهادی با طهماسب، التزام همیشگی آقای مجری به مفهوم خانواده است و اتفاقا انتقاد مهم ما هم به طهماسب هم عبور از همین خط باریک و محل مناقشه است. آقای مجری برای نسلهای ما به امانتداری یک معلم برای آموزش کودکان و نوجوانان شناخته شده است. او کارگردان «درباره الی» نبوده که بخواهیم از او شگردهای کشف روابط فرازناشویی را یاد بگیریم.
رد شدن مجری دوست داشتنی بچههای دهه شصت و هفتاد و هشتاد از خطوط مهم و حیاتی خانوادگی برای گرفتن مخاطب سطحی در یک محیط آزادتر، این شائبه را مطرح میکند که یا او تغییر کرده و معتقد است هر طور شده باید مخاطب بگیرد یا از اول هم به این مساله اعتقاد نداشته است.
«اصغر فرهادی»ها معتقدند اگر مسالهای در یک گوشه جامعه مطرح بود، باید آن را نشان بدهند و کاری به خیر و شر آن هم ندارند (کما اینکه در «فروشنده» با دنیای داستانی روبرو هستید که در آن ۱۰ درصد آدمها هم درست حسابی نیستند) اما ایرج طهماسب برای نسل ما همانی است که حتی در کار بزرگسال (وقتی رفیق بد یا دختر شیرینیفروش را میسازد) میانهای با نشان دادن مسائل غیراخلاقی نداشته است.
ما دلمان میخواهد او همچنان که معلم ما بود، معلم نسل آینده هم باشد.
انتهای پیام/
https://tehran-24.ir/?p=117787