به گزارش تهران۲۴، روزنامه شرق گفتوگویی با حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
دوره نقشآفرینی شخصیتهای کاریزماتیک رو به افول گذاشته است
– دوره نقشآفرینی شخصیتهای کاریزماتیک رو به افول گذاشته است و چارهای نداریم جز تقویت و گسترش احزاب. امروز احزاب باید هدایت سیاسی جامعه را در دست بگیرند و سعی کنند زمینه کاهش مشکلات کشور را فراهم کنند.
ایران در مقطع سختی از تاریخ خود قرار دارد و چنین شرایطی میطلبد که همه عقلا در قالب کار حزبی فکری کنند. حزب کارگزاران هم از این قاعده جدا نیست و میکوشد تأثیر مثبتی در شرایط کنونی بگذارد.
درپی تجدید ساختار حزب کارگزاران هستیم
– ما درپی تجدید ساختار حزب کارگزاران هستیم و میخواهیم حزب را از نظر کیفی و کمی با روشهای دموکراتیک و مورد قبول بدنه حزب گسترش دهیم تا حزب آماده انجام خدمات بزرگی به ایران شود.
– آقای کرباسچی برای مدت طولانی ۲۵ سال کارگزاران را هم در مرحله اول و هم در مرحله دوم به خوبی مدیریت کرد و توانست اصالتهای حزب را حفظ کند، اما در این مقطع دیگر آمادگی دبیرکلشدن را نداشت و ترجیح اعضای شورای مرکزی هم بهوجودآمدن تغییر در حزب بود. توافق در شورای مرکزی این بود که من عهدهدار مسئولیت دبیرکلی شوم و امیدوار هم هستم که همچنان در حزب در خدمت آقای کرباسچی باشیم.
به زمین سخت خوردهایم
– کارگزاران حزبی است که به مشارکت در انتخابات تا جایی که قدرت انتخاب داشته باشد، مقید است. ما مثل بعضی از دوستان اصلاحطلب نیستیم که میگویند اگر تصور کنیم مردم در انتخابات شرکت نمیکنند، در شرکتنکردن در انتخابات با مردم همراه میشویم؛ ما باور داریم که سیاسیها باید به مردم راهنمایی درست بدهند و پیشگام باشند.
– انکار نمیکنیم که در جبهه اصلاحات نیروهایی هستند که باور دارند در شرایط کنونی نباید در انتخابات شرکت کرد که ما با این نگاه مخالفیم. واقعیت این است که اختلافنظر در جبهه اصلاحات وجود دارد؛ زیرا به زمین سخت خوردهایم.
مهمترین کارکرد دولت اول روحانی بهدستآوردن برگ زرین برجام بود
– باید دولت اول آقای روحانی را با دولت دوم او بهشدت متفاوت بدانیم. مهمترین کارکرد دولت اول بهدستآوردن برگ زرین برجام بود. آقای روحانی در دور اولش کار مهمی انجام داد؛ انعقاد برجامی که همین انقلابیها آرزوی احیای آن را دارند و برخلاف تمام شعارهایشان در سالهای اخیر اگر بتوانند در پی مذاکرات آن را احیا کنند، کلی مفتخر هم خواهند شد.
– آقای روحانی در دور دومش آنطور که انتظار میرفت ارتباطش با حامیانش را حفظ نکرد و به تعبیری دیگر اصلا رابطهاش با بدنه حامیاش قطع شد و ما هم که حامیاش بودیم در مواجهه با اشتباهات دولت با تسامح برخورد کردیم.
اصلاحطلبان هزینه بازی خطرناک بنزینی دولت را دادند
– مسامحه کردیم؛ من که دارم اقرار میکنم. ما اصلاحطلبان یک فراکسیون در مجلس تشکیل دادیم که میتوانست فراکسیون قدرتمندی باشد اما اختلاف آقای لاریجانی و آقای عارف، فراکسیون را تضعیف کرد.
– پیش از گرانشدن بنزین در جلسهای که در دفتر آقای جهانگیری برگزار شد، طرحهای مختلفی ارائه میشد؛ یکی میگفت بنزین باید دونرخی باشد، دیگری میگفت باید سهمیهبندی کنیم و… . من در آن جلسه به طور قاطع گفتم که آقای جهانگیری اکنون که به دلیل خروج ترامپ از برجام دلار از سه هزار تومان به ۱۴ هزار تومان رسیده است، مردم تحمل شوکی جدید را ندارند و هشدار دادم که کلا وارد این بازی نشوید اما دولت وارد این بازی خطرناک شد و ما هم هزینهاش را دادیم.
همه امید ما به صندوقهای رأی است
– حتما ما هم باور داریم که باید جامعه را همراه کرد. جامعه مثل دریاست و سیاسیها مثل ماهی؛ مگر ماهی بدون آب قادر به زندگی خواهد بود؟ زیست سیاسی احزاب هم در دریای مردم میسر است.
– همه امید ما به صندوقهای رأی است و پیروزی در انتخابات هم بدون حضور مردم میسر نیست و رأیگرفتن از مردم هم بدون نفوذ در جامعه ممکن نیست.
– کارگزاران هم مانند دیگر احزاب اصلاحطلب بدون مردم نمیتواند به حیاتش ادامه دهد. ما جزئی از مردم هستیم و باید مدافع مردم باشیم و باید فریاد مردم باشیم اما در عین حال باور داریم که نباید به حکومت بیتوجه باشیم؛ بیتوجهی به این مسئله نادیدهگرفتن آینده ایران است.
همه عقلا باید به رهبری کمک کنند
– امروز سیاستمداری که عرصه سیاست را ترک میکند، فردی ملی نیست. سیاستمدار ملی کسی است که سیاست را ترک نکند؛ سیاستمداران باید بیشتر دور هم جمع شوند و بکوشند تا احزاب را تقویت کنند و البته فرای فعالیتهای حزبی عقلای قوم باید به رهبری نزدیک شوند.
– محور اصلی قدرت در کشور رهبری است و در حال حاضر همه عقلا باید به رهبری کمک کنند. کسانی که به ایران فکر میکنند، به مردم فکر میکنند و آینده ایران و مردم ایران برایشان مهم است، باید دور رهبری حلقه بزنند تا بتوان مشکلات کنونی را اصلاح کرد.
جمهوری اسلامی سقوط کردنی نیست
– هر فردی میداند که با رشد اقتصادی یکونیم درصد، به طور متوسط تورم ۲۰ درصد، مهاجرت نخبگان و گسترش فقر و فلاکت وضعیت کنونی اصلا خوب نیست.
– برخی تصور میکنند اگر مردم به تنگ آیند و مثلا اگر معلمان اعتراض کنند، کارگران اعتصاب کنند یا بحرانهای اجتماعی به وجود آید نظام از پای درمیآید. این فرضیه شدنی نیست زیرا نظام جمهوری اسلامی که ریشه در انقلابی مردمی و دینی دارد و به واسطه دینیبودنش هم همیشه از کف رأیی برخوردار است، سقوط نمیکند.
انتهای پیام/
https://tehran-24.ir/?p=112634